خطاهای متداولی که در تربیت فرزندان اتفاق می افتد
نوشته شده توسط:محمد محمدی در | ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵ | ۰ دیدگاهعنوان:خطاهای رایجی که در تربیت کودکان اتفاق می افتد
این مقاله در مورد تفریح و سرگرمی می باشد.
اشتباه سوم: خودتان را کنار میکشید؟ تا به حال چند بار هنگام مقابله با رفتارهای بد کودکتان به او گفتهاید «بذار بابات بیاد بهش میگم چکار میکنی!» شاید این راهکار کودک شما را بترساند و از ادامه دادن اشتباهش لااقل تا مدتی منصرفش کند، اما میدانید پشت این پیام چه حرفهایی پنهان شده؟ «من مادر بیعرضهای هستم که خودم نمیتوانم درست و غلط را به تو یاد دهم و پدرت مرد خشنی است که به محض آمدنش به دلایل بیشماری میتواند تو را تنبیه کند!» سالهای سال والدین از ایده پدر خشمگین و مادر بیعرضه برای تربیت فرزندانشان استفاده میکردند اما باور کنید شما امروز میتوانید راههای بهتری را برای کنترل رفتارهای کودکتان امتحان کنید.
یک راه بهتر برای اینکه فرزندتان یکی از شما را آدم بده نداند و احساس نکند که میان والدینش درمورد تصمیمگیریها اتفاقنظر نیست، باید هر دوی شما در مقابل او یک حرف را بزنید. مثلا اگه قرار است او را از کاری منع کنید، هر دو نفرتان باید «نه» را به او بگویید. از طرف دیگر برای اینکه کودکتان از یکی از شما فاصله نگیرد و احترام دیگری در نظرش خدشهدار نشود، باید به او نشان دهید که هر دوی شما امکان اجرای تصمیمهای مشترکتان را دارید. اگر قرار است کودکتان بهخاطر بدرفتاریاش 10دقیقه از تلویزیون دیدن محروم شود، نیازی نیست که پدر با آمدنش این دستور را ابلاغ کند و شما مظلومانه خود را کنار بکشید، میتوانید خودتان در همان لحظه او را تنبیه کنید.
اشتباه چهارم: رشوه میدهید؟ دختر کوچولوی خانم الف علاقهای به نوشتن تمرینهای ریاضیاش نداشت اما هر شب که باید آنها را مینوشت، با خوردن یک بشقاب چیپس و پنیر که در مواقع دیگر برای حفظ سلامتش از خوردن آن محروم بود، کارش را تمام میکرد. خانم الف هم مشکلی با این اتفاق نداشت. برای او اینکه دخترش تکالیفش را بهموقع و درست انجام دهد، مهمترین چیز بود و فکر میکرد هفتهای دو، سه بشقاب چیپس و پنیر خوردن به رسیدن به چنین دستاوردی میارزد.
یک راه بهتر رشوه دادن به بچهها یکی از آسانترین کارها برای کنترل رفتار آنهاست. والدین با کمک این رشوهها میتوانند هر زمان که رفتار کودکشان را دوست نداشتند، او را بدون گریه و دلخوری متوقف کنند. اما حاصل چنین روشی چیست؟ شما با انتخاب این راه چه پیامی را به کودکتان میدهید؟ درواقع به او میگویید «هر زمان که اشتباه کنی، یک جایزه خوب پیش من داری.»، «تو میتوانی کارهایی که باید انجام بدهی را پشت گوش بندازی و برای انجام وظایفت با من معامله کنی!»، «هر وقت بستنی خواستی، میتوانی گریه کنی و هر وقت خواستی پارک بروی میتوانی ظرفهای توی کابینت را بشکنی!
مطمئن باش من کارهای بد تو را بدون پاداش نمیگذارم!» حالا خودتان انتخاب کنید! هنوز هم حاضر هستید به کودکتان حقالسکوت و رشوه بدهید؟ نگران این نیستید که در آینده نزدیک حقالسکوتهایی را از شما طلب کند که فراهم کردنشان آسان نیست؟ نگران این نیستید که او را به کودکی لوس و وظیفهنشناس تبدیل کنید؟
اشتباه پنجم: بدرفتاری را آموزش میدهید؟ وقتی مامان پارسا میدید پسرکوچولویش کتابها را از کتابخانه بیرون میکشد و کاغذشان را پاره میکند یا اینکه میدید پسرک بازیگوش سراغ کابینتهای آشپزخانه میرود و قاشقها را بیرون میریزد، پشت دستش میزد و با صدایی خشن میگفت «نه»! او تا مدتها میتوانست پسرکوچولویش را با این راه از انجام کارهایی که نباید انجام میداد باز دارد و واقعا در رسیدن به هدفش موفق بود. اما این زن نمیدانست این شیوه تربیتی چه عواقبی بهدنبال خواهد داشت.
یک راه بهتر بچهها دوربینهای فیلمبرداری متحرکی هستند که همه حرفها و حرکات ما را ضبط میکنند و حتی واکنشهای ما را در شرایط حساس در حافظهشان نگه میدارند تا در اولین فرصت از آنها استفاده کنند. حاصل روش تاثیرگذار مادر پارسا، این بود که وقتی کودکش به مدرسه رفت، به محض اینکه بچهها به وسایلش دست میزدند به آنها حمله میکرد، کتکشان میزد و با صدای خشن میگفت نه! شاید بهتر بود مادر پارسا به جای اینکه با رفتارش به او آموزش دهد داد زدن، اخم کردن و کتک زدن بهترین راه مبارزه با رفتارهایی است که دوستشان نداری، با آرامش اما اقتدار برای کنترل فرزندش تلاش میکرد.
اشتباه ششم: دیر تنبیه میکنید؟ وقتی مهتاب و پدرش توی ترافیک گیر افتاده بودند، دختر کوچولو آنقدر برای بیرون آمدن از صندلی ماشینش گریه کرد که پدر کلافه شد و به او گفت که بعد از رسیدن به خانه کارش را تلافی میکند. وقتی بعد از یک ساعت سخت و آزار دهنده آنها به خانه رسیدند، پدر با اخم او را بغل کرد و به خانه آورد و بعد هم باوجود اصرار دخترش، از اینکه مثل هر شب برایش وقت خواب قصه بخواند خودداری کرد.
یک راه بهتر مثل هر پدری، پدر مهتاب هم حق داشت با تنبیه کردن دخترش به او یاد دهد که نباید چنین رفتارهای اشتباهی را انجام دهد. پس مشکل کجاست؟ واقعیت این است که بچهها وقتی مدتی از رفتارشان میگذرد، نمیتوانند تحلیل کنند که به چه علت تنبیه میشوند. آنها آنقدر اشتباهاتشان را به خاطر نمیسپارند که بفهمند تنبیه چند ساعت یا چند روز بعد به چه علتی انجام شده است. اگر شما میخواهید به کودکتان یاد دهید که دفعه بعد نباید از مسیر اشتباه برود، باید با کمترین فاصله زمانی او را تنبیه کنید و بعد هم تا مدتها اخم و بدخلقی را چاشنی رابطهتان نکنید. بچهها باید بفهمند که اشتباهشان شما را عصبانی میکند اما چیزی از دوستداشتنتان کمنمیکند.
نظرات
ارسال نظر